2560 بازدید یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۸
و انسان ها منتظر یک آغاز می مانند.
حتما برای شما هم اتفاق افتاده است که برای شروع یک کار مهم منتظر شروع هفته یا شروع ماه یا حتی شروع سال جدید مانده اید.
از شنبه درس میخوانم. از ماه جدید به باشگاه میروم. از سال جدید سیگار را ترک میکنم و...
شاید قبلا بارها به این مسئله فکر و برای پیدا کردن راه های درمان آن اقدام کرده¬اید اما هنوز هم با این مسئله دست و پنجه نرم میکنید.
تغییر را از چه زمانی آغاز کنیم؟
و انسان ها منتظر یک آغاز می مانند.
حتما برای شما هم اتفاق افتاده است که برای شروع یک کار مهم منتظر شروع هفته یا شروع ماه یا حتی شروع سال جدید مانده اید.
از شنبه درس میخوانم. از ماه جدید به باشگاه میروم. از سال جدید سیگار را ترک میکنم و...
شاید قبلا بارها به این مسئله فکر و برای پیدا کردن راه های درمان آن اقدام کردهاید اما هنوز هم با این مسئله دست و پنجه نرم میکنید.
شاید اگر این مشکل را با 10 نفر ذرمیان بگذارید، 9 نفر آنها به شما بگویند که مدیریت زمان ندارید و باید برنامه ریزی دقیقی انجام دهید. اما حتما برنامه ریزی هم کرده اید و همچنان درجا میزنید.
اصولا برنامه ریزی روی چیزی که مورد علاقه تان نیست نمیتواند گزینه ی مناسبی باشد.
فرض کنید به یک زندانی که مجبور است 5 ساعت در روز را به کاری طاقت فرسا و خارج از علایق و توانایی هایش بپردازد مشاوره بدهید و از او بخواهید برای اینکه این کار را انجام دهد باید مدیریت زمان داشته باشد و عاشقانه کارش را انجام دهد. آن زندانی در حین صحبت کردن با شما سرش را به نشانه ی تایید تکان میدهد ولی همان لحظه هم با خودش به این فکر میکند که این مسخره ترین چیزی ست که تا به حال شنیده است.
حالا اگر به همان زندانی بگوبند، اگر کار تعیین شده را در زمانی مشخص، مثلا یک سال، به انجام برساند و کیفیت کار ارائه شده هم مورد تایید باشد او را آزاد میکنید، اینبار قضیه فرق میکند. شما از یک جایزه برای ترغیب زندانی به انجام کاری که بهد آن علاقه ای ندارد استفاده کرده اید و شانس موفقیتتان بیشتر میشود
پس ما عملا سه گزینه داریم.
بهترین گزینه بدون شک گزینه ی شماره یک است. یعنی کارهایی انجام دهیم که به آن ها علاقه داریم و با انجام دادنشان احساس مفید بودن میکنیم. هیچ زمانی به اندازه ی زمانی که کارهای مورد علاقه مان را انجام میدهیم بیشتر احساس زنده بودن و مفید بودن نمی کنیم.
در مقابل، گزینهی دوم یعنی اعمال زور هرگز نمیتواند گزینه ی مناسبی باشد. هر کاری که با زور انجام شود به احتمال بسیار، ماندگاری بسیار کمی خواهد داشت و به نتیجه ی خوبی منتج نخواهد شد. چون ذهن ما دائما به دنبال فرار کردن از موئقعیتیست که اجبارا در آن قرار گرفته است.
و در نظر گرفتن پاداش برای انجام کارها هم هرچند میتواند نسبت به اعمال زور و فشار گزینهی بهتری باشد؛ اما همچنان نقاط ضعفی دارد که در حین انجام کار امکان آسیب رساندن به تفکر ذرهبینی ما دارد.
نویسنده: امیر برین
شنل پوش (مهمان)
یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۸
7 پسند